|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||
|
1
1 از انجام هیچ کاری نترسید ....2 هیچ کاری بدون اشتباه تکمیل نمی شود ....3 تلقین به خود را فراموش نکنید 4 به خداوند توکل کنید5 انتقاد و داوری نکنید 6 مشاوره و مطالعه را فراموش نکنید7 .
آتش (عبور از روی ذغال داغ)
گذر از آتش
در گذشته گذر از آتش آزمونی بوده است برای بی گناهی افراد و برائت از جرمی که بدانها منتسب شده است اما هدف در اینجا بالا بردن اعتماد به نفس و باور خویش به منظور مقابله با بیماریها جسمی و روانی است. این برنامه درتاریخ۱۲/۰۸/ ۱۳۹۰از شبکه ماهواره ای ایرانیان که دارای مجوز رسمی از صدا و سیمایی جمهوری اسلامی و مرکز آن در تهران می باشد پخش گردید.در اینجا جا دارد از استاد عزیزم جناب آقای الماسیان و تیم همراه و نیز عزیزان در شبکه ماهواره ای ایرانیان که این امکان رو ایجاد کردند تا بار دیگر توانایی های انسان در جهت مقابله با بیماریها به تصویر کشیده شود سپاسگزاری کرده و از پروردگار هستی بخواهم از انرژیهای بیکران هستی نصیب این بنده اش کرده تا بتوانم عزیزانم را در این راه یاری دهم. آمین
ذکر این نکته ضروری است برای آنکه سکانسهای این برنامه گرفته شود بارها وبارها از روی ذغالهای گداخته عبور کردیم. نکته دیگر اینکه ما دراینجابدنبال هیچ حرکت مرتاض گونه ای نبوده و نیستیم .و فقط و فقط جهت خودباوری برای مقابله با بیماریها این کار صورت گرفته است .
درباره دکتر محمد سیدا (مرد حافظه ایران):
دکتر محمد سیدا مدیر مؤسسه فرهنگی ذهن برتر ،رئیس انجمن تقویت حافظه ایران ، سردبیر و مدیر تحریریه ماهنامه ذهن برتر ، از بنیانگذاران روشهای نوین یادگیری و حافظه برتر در ایران می باشد.
ایشان در مهاباد متولد شده و استاد افتخاری چندین مرکز علمی و دانشگاهی در سطح کشور می باشند .در سمیناری که تابستان سال ۱۳۸۰ با حضور نمایندگانی از ۷۴ کشور صاحب نام دنیا در آمریکا برگزار شد مقاله ارائه شده توسط دکتر سیدا در خصوص راهکارهای علمی تقویت ذهن و حافظه حائز رتبه اول گردید و لقب افتخاری مرد برتر حافظه ایران به ایشان اعطا گردید . استاد سیدا در شبکه های داخلی و خارجی برنامه های متعدد سراسری و فرامرزی را جهت آموزش و آگاهی هموطنان عزیزمان ارائه کرده اند که همچنان ادامه دارد.
استاد سیدا روشهای مطالعه و یادگیری نوین و مؤثری را که در طول دوران تحصیل و زندگی روزمره خویش به کار گرفته و به موفقیتهای چشمگیری نائل شده اند در قالب جلسات سخنرانی و دوره های آموزشی در اختیار سازمانها ، ارگانهای دولتی و غیردولتی ، مراکز آموزشی و عموم علاقمندان قرار می دهند.
کارآیی روشها و تکنیکهایی که در این دوره ها آموزش داده می شوند در طی سالیان متمادی بارها و بارها امتحان شده است و افراد کثیری موفقیتهای تحصیلی ، شغلی و زندگی روزمره خود را مرهون بکار بردن این روش ها می دانند .
ایشان برای برگزاری سمینار و همایش در این زمینه به کشورهای متعددی مانند امارات ، هندوستان، آمریکا، سوئیس، فرانسه، آلمان، انگلستان، اسپانیا، سوئد، بلژیک، نروژ، دانمارک، فنلاند، هلند ، اتریش، و بسیاری از دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی سفر کرده اند.
دکتر سیدا مقالات بیشماری در زمینه اصول مطالعه و یادگیری و تقویت حافظه در نشریات داخلی و خارجی به چاپ رسانده اند ، همچنین ایشان کتابهایی در این زمینه به رشته تحریر در آورده اند که راهگشای بسیاری از علاقمندان بوده است.
پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را “ابر نیمه تمام” گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟ شیوانا از “ابر نیمه تمام” پرسید:” چطور فهمیدی که عاشق شده ای؟!”
پسر گفت:” هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!”
شیوانا گفت:” اما پدر او آشپز مدرسه است و دخترک نیز مجبور است به پدرش در کار آشپزی کمک کند. آیا تصور می کنی می توانی با کسی ازدواج کنی که برای بقیـه همکلاسی هایت غذا می پزد و ظرف های غذای آنها را تمیز می کند.”
“ابرنیمه تمام” کمی در خود فرو رفت و بعد گفت:” به این موضوع فکر نکرده بودم. خوب این نقطه ضعف مهمی است که باید در نظر می گرفتم.”
شیوانا تبسمی کرد و گفت:” پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر و التهابی گذرا بیش نیست و بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!”
دو هفته بعد “ابر نیمه تمام” نزد شیوانا آمد و گفت که نمی تواند فکر دختر آشپز را از سر بیرون کند. هر جا می رود او را می بیند و به هر چه فکر می کند اول و آخر فکرش به او ختم می شود.” شیوانا تبسمی کرد و گفت:” اما دخترک نصف صورتش زخم دارد و دستانش به خاطر کار، ضخیم و کلفت شده است. به راستی بد نیست که همسر تو فردی چنین زشت و خشن باشد. آیا به زیبایی نه چندان زیاد او فکر کرده ای! شاید علت این که تا الان تردید کرده ای و قدم پیش نگذاشته ای همین کم بودن زیبایی او باشد؟!” پسر کمی در خود فرو رفت و گفت:” حق با شماست استاد! این دخترک کمی هم پیر است و چند سال دیگر شکسته می شود. آن وقت من باید با یک مادربزرگ تا آخر عمر سر کنم!”
شیوانا تبسمی کرد و گفت:” پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر است و التهابی گذرا بیش نیست پس بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن!”
پسرک راهش را کشید و رفت. یکی از شاگردان خطاب به شیوانا گفت که چرا بین عشق دو جوان شک و تردید می اندازید و مانع از جفت شدن آنها می شوید. شیوانا تبسمی کرد و پاسخ داد:” هوس لازمه جفت شدن دو نفر نیست. عشق لازم است و “ابر نیمه تمام” هنوز چیزهای دیگر را بیشتر از دختر آشپز دوست دارد.”
یک ماه بعد خبر رسید که “ابر نیمه تمام” بی اعتنا به شیوانا و اندرزهای او درس و مشق را رها کرده است و نزد دختر آشپز رفته و او را به همسری خود انتخاب کرده است و چون شغلی نداشته است در کنار پدر همسر خود به عنوان کمک آشپز استخدام شده است.
یکی از شاگردان نزد شیوانا آمد و در مقابل جمع به بدگویی “ابر نیمه تمام” پرداخت و گفت: ” این پسر حرمت استاد و مدرسه را زیر پا گذاشته است و به جای آموختن عشق و معرفت در حضور شما به سراغ آشپزی رفته است. جا دارد او را به خاطر این بی حرمتی به مرام عشق و معرفت از مدرسه بیرون کنید؟!”
شیوانا تبسمی کرد و گفت:”دیگر کسی حق ندارد به کمک آشپز جدید مدرسه “ابر نیمه تمام” بگوید. از این پس نام او “تمام آسمان” است. اگر من از این به بعد در مدرسه نبودم سوالات خود در مورد عشق و معرفت را از “تمام آسمان” بپرسید. همه این درس و معرفت برای این است که به مرحله و درک “تمام آسمان ” برسید. او اکنون معنای عملی و واقعی عشق را در رفتار و کردار خود نشان داده است.”